کد مطلب:28095 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

تحریف تاریخ در ماجرای تبعید ابوذر












تحریف حقایق در متون كهن تاریخی از یك سو تأسفبار و از سوی دیگر، لغزاننده و دگرگونساز چهره وقایع و رویدادهاست. متأسفانه متون كهن از جهات بسیاری دست خوش تحریف اند و یكی از روشن ترین مصادیق آن، تحریف گزارش های مرتبط با تبعید ابوذر است.

طبری و ابن اثیر، به وجود گزارش هایی درباره زمینه ها و چگونگی تبعید ابوذر و نیز چگونگی اخراج او از شام اشاره می كنند؛ امّا از این كه از حقایقْ پرده بر گیرند و واقعیّت را صادقانه گزارش كنند، تن می زنند. طبری می گوید:


و در این سال (سال سی ام )، درگیری میان معاویه و ابوذر و باز گرداندن ابوذر به مدینه رخ داد. علّت های فراوانی برای این كار معاویه بیان شده است كه خوش ندارم بیشتر آنها را ذكر كنم؛ امّا كسانی كه برای معاویه عذر تراشیده اند، می گویند:....[1].

ابن اثیر نیز می گوید:


در این سال (سال سی ام هجری )، ماجرای ابوذر و معاویه و باز گرداندن ابوذر از شام به مدینه رخ داد - كه علّت های فراوانی برای آن بیان شده است - و نیز دشنام دادن معاویه به ابوذر و تهدید او به قتل و روانه داشتن او به مدینه با شترِ بدون جهاز و تبعید او از مدینه به گونه ای زشت، كه نقل آن، صحیح نیست و اگر هم صحیح باشد، باید عذری برای عثمان جُست - [ مثل این كه] حاكم می تواند رعیّت خود را تأدیب كند، و یا عذرهایی دیگر - و نباید آن را سبب طعن و اعتراض بر عثمان قرار داد. من یادآوری آن را خوش ندارم. عذرتراشان می گویند:....[2].

اینان كه این چنین بر حقْ پرده می افكنند، از آن سو گزارش هایی دروغین درباره ابوذر می آورند و بدین سان در شكستن قداست آن « راستگوترین مرد روی زمین» می كوشند. شگفتا كه این همه را از سیف بن عمر آورده اند؛ او كه قهرمان جعل و تندیسی از دروغ و تبلور عینی اشاعه كذب است.

هیچ كس سیف را نستوده است. ابن معین، او را ضعیف شمرده و گفته است: «یك سكّه پول خُرد، از او بهتر است». ابو حاتم، او را «متروك الحدیث» می داند. نسایی و دارقُطنی بر «ضعف» او تصریح كرده اند. ابو داوود گفته است:«[ خبر او ]ارزشی ندارد» و ابن حبّان آورده است كه:«به بزرگان، دروغ می بندد». سیف به زندیق بودنْ متّهم است و نیز گفته اند كه حدیث می ساخته است. حاكم نیشابوری نیز او را متّهم به زندقه دانسته است.[3].

گزارش های سیف بن عمر، یكسر در پیراستن عثمان و دفاع از اوست. به طور مثال، او درباره تبعید ابوذر توسط عثمان می گوید:

[ ابوذر به عثمان] گفت: اجازه خروج به من بده؛ چرا كه مدینه خانه من نیست. [ عثمان ]گفت: آیا جز این است كه بهتر از آن نخواهی یافت؟. [ ابوذر ] گفت: پیامبر خدا به من فرمان داده كه چون خانه های مدینه به سلع رسید، از آن بروم. [ عثمان ] گفت: پس، فرمان را اجرا كن.

ابوذر خارج شد تا به ربذه رسید. در آن جا، جایی برای مسجد معیّن كرد و عثمان نیز ده ها شتر و دو برده به او داد و برایش پیغام فرستاد كه گاه به مدینه بیاید تا [ پس از عالِم شدن، ]بَدَوی و بیابانی نشود. او نیز چنین كرد.

همچنین او می گوید:

چون ابوذر دید كه عثمان از او خوشش نمی آید، خود به ربذه رفت.[4].

می دانیم كه پاره ای از افسانه ها درباره «عبد اللَّه بن سبا» نیز از ساخته های سیف است. او به این شخص ساختگی چنان قدرت می بخشد كه گویا تمام مخالفت هایی كه با عثمان و معاویه شده، توسط وی رقم خورده است؛ فردی كه یهودی بوده و اسلام آورده است.[5].









    1. تاریخ الطبری:283/4.
    2. الكامل فی التاریخ:251/2.
    3. تهذیب التهذیب:3184/467/2، میزان الاعتدال:3637/255/2.
    4. تاریخ الطبری:284/4.
    5. ر. ك:ص323 (عبداللَّه بن سبا، چهره ای مرموز).